روزی داستانش را برای ما تعریف کرد و گفت: این افسانهای است که نمیدانم چهقدر درست و چهقدر نادرست است. میگویند در زمانهای قدیم، شاهعباس صفوی، در یکی از گشتوگذارهایش در شهر با دو مرد روبهرو شد که خیلی تنبل و بی تحرک بودند. برای خورد و خوراک و پوشاک هیچ فعالیتی نمیکردند. مردم غذا و آب به آنها میدادند. آنها آنقدر تنبل بودند که در آفتاب سوزان هم حاضر بودند برشته بشوند؛ اما از جایخود حرکت نکنند. وقتی به آنها میگفتند بروید در سایه بنشینید، با بیخیالی میگفتند: «سایه، سایه خودش میآید...»
شاهعباس از وضعیت این دو تنبل شهر، ناراحت شد و دستور داد در قصر بنایی بسازند و اسمش را گذاشت «تنبلخانه».
بعد این دو تنبل را به زور بلند کردند و در تنبلخانه جا دادند. هرروز از غذاهای قصر میخوردند و نوشیدنیهای گوارا مینوشیدند... مردم شهر با مشاهدهی وضعیت این دو تنبل به این فکر افتادند کاش ما هم خود را به تنبلی میزدیم و در قصر پادشاه ساکن میشدیم. خود را به تنبلی زدند و سربازان یکییکی آنها را به تنبلخانه آوردند. آنقدرتعدادشان زیاد شد که جا برای سوزن انداختن نبود. پادشاه وضعیت را که دید، ناراحت شد و دستور داد تنبلخانه را به آتش بکشند. به آتش کشیدند. مردمی که خود را به بیتحرکی زده بودند پا به فرا گذاشتند اما آن دو تنبل اولی از جایشان تکان نخوردند. یکی از آنها با بیحالی فریادمیزد: «من دارم آتش میگیرم... کمکم کنید!» آن یکی که از اولی تنبلتر بود میگفت: «منم بگو!»
کرونا باعث شد در خانه بمانیم. اما یادمان باشد که مدرسهنرفتن، پارکنرفتن، تعطیلشدن بازی با دوستانمان در کوچه یا خیابان به این معنی نیست که تنبلی کنیم و دست از فعالیت بکشیم. ما میتوانیم در همان آپارتمانهای کوچک خودمان نرمش کنیم. اپلیکیشنهای زیادی در گوشیها هست که به ما برنامهی ورزش میدهد. خودتان میدانید، من هم میدانم که عقل سالم در بدن سالم است. یادمان باشد آن دو تنبل بیکار نباشیم که آتش نزدیکمان باشد و پای فرارکردن نباشد. اینروزها که روزهای امتحانهای آنلاین است هم، ورزشکردن در خانه حال شما را خوب خواهد کرد.
نظر شما